زندگی نامه پهلوان پوریای ولی پوریا ی ولی عا رف ، شا عر ، کشتی گیر و پهلوان بزرگ ایرانی که او را پوریا ، پیریا ر ، بوکیا ر و بهو کیا ر نیز نا میده اند حدود ششصد یا هفتصد سا ل قبل زندگی می کرد و به علت اشتها ری که در جوانمردی و مردمداری و عرفا ن داشت در چنا ن ها له یی از افسا نه ها و با ورها فرو رفته که ما به حق اطلاعا ت اندکی از وا قعیت ها ی زندگی او داریم . منا بع غیرموثق که با تبلیغا ت ازبک ها قوت گرفته و متا سفا نه جها نی نیز شده و حتی به منا بع جها نی نظیر ویکی پدیا نیز راه یا فته می گویند که : محمود خوارزمی معروف به پوریا ی ولی ، عا رف ، شا عر ، کشتی گیر و پهلوان ایران قدیم در سا ل ١٢۵۶ میلا دی برابر با ۶٣۶ هجری شمسی در شهر خیوه ( شهری در نزدیکی ها ی مر کز استا ن خوارزم کشور ازبکستا ن فعلی ) به دنیا آمد و در سا ل ۱۳۲۶ میلادی مطا بق با ۷۰۶ هجری شمسی در سن حدودا هفتا د سا لگی در هما ن شهر درگذشت و هما نجا به خا ک سپرده شد . ولی برخی از اسنا د تا ریخی نشا ن می دهد که این روایت قطعی نیست . در واقع برخی از منا بع می گویند که پوریا ی ولی در شهر خوی در ایران می زیست و محمود خوارزمی که در شهر خیوه زندگی می کرده پسر او بوده است . وجود دو گور یکی در خیوه ( ایشا ن قلعه ) و دیگری در خوی تا حدی این اظها ر را توجیه می کند . بنا به این منا بع هر دو پهلوان به علت اشتها ر در جوانمردی و دلا وری یکی فرض شدند . پیداست که منا بع روسی و ازبکی به دلایلی سعی در قطعی نشا ن دادن این پندا ر پر از تردید داشته اند که پوریا ی ولی هما ن محمود خوارزمی است و متا سفا نه تا حدی نیز در این کا ر موفق بوده اند . پررونق بودن آرامگا ه واقع در خیوه و متروک بودن آرامگا ه واقع در خوی تا حدی بیا نگر این موفقیت است . با ری ، به هر حا ل پوریا ی ولی چه یکی از آن دو بوده باشد یا هردو یا یکی ، یا یکی پدر ودیگری فرزند ، پهلوان بزرگی بود که آیین پهلوانی را با جوانمردی و آیین عرفا نی درهم آمیخت و ورزش پهلوانی و به ویژه ورزش زورخا نه یی یا کشتی زورخا نه یی را با پیدایش خود د رمسیری جدید قرار داد یکی از افسا نه ها یی که دربا ره ی پوریا ی ولی وجود دارد می گوید که پوریا ی ولی به خا طر ازدواج جوان فقیری با دختر پا دشا ه حا ضر می شود از آن جوان شکست بخورد . دختر پا دشا ه شرط ازدواج خود با آن جوان فقیر را غلبه ی او بر پهلوان بزرگ شهر یعنی پوریا ی ولی قرار داده بود . پوریا که برای اقا مه ی نما ز به مسجد می رود ما در آن جوان را در حا لت نومیدی و رنجوری می بیند که برای پیروزی پسرش دعا می خواند. قلب پوریا با دیدن آن صحنه به رقت می افتد و ... درافسا نه یی دیگر آن جوان را هندی معرفی کردند . .. احتما ل دارد که چنین حا دثه یی رخ داده با شد . ولی واقعا پذیرش این موضوع که پوریا ی ولی با آن همه اعتقا د به ورزش و آیین پهلوانی حا ضر به زمین خوردن مصلحتی بوده با شد جدا محل تردید است . درواقع پهلوان بنا به هما ن قواعد و قوانین پهلوانی حق ندارد در مبا رزه ترحم نشا ن دهد یا به قصد ترحم تقلب کند یا پهلوان دیگر را فریب دهد